1-آیا ممکن است یک انسانشناس با وجود دوستی که بعد از مدتی زندگی در یک جامعه با بعضی از اعضای آن پیدا کرده است
کاملا بیطرفانه و بدور از هیچ گونه قصد و غرضی زندگی آنها را مورد مطالعه قرار دهد(در حالی که ممکن است این رابطه تا اعماق ناخودآگاه شخص انسانشناس نفوذ کرده باشد)؟2-با وجود اینکه انسانشناسی یکی از خرد-رشته های مرتبط با انسانشناسی است هدف و منظور دقیق انسانشناسان آمریکایی از نامیدن باستانشناسی بعنوان یک نوع انسانشناسی چیست؟
3-اینکه بعضی از انسانشناسان کوشیده اند تا بوسیله ی بصیرت های ناشی از زبانشناسی، شیوه ی اندیشیدن آدمها در محیط اجتماعی شان را در یابند، منظور از این بصیرتها چیست و همچنین ارتباط آنها با شیوه ی اندیشیدن چیست؟
4-منظور از بررسی تطبیقی فرهنگهای گوناگون (که کار قوم شناسان است) چیست؟ و ارتباط آن با انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی چیست؟
5-چرا برخی انسانشناسان ترجیح می دهند از فرهنگ بعنوان یک پدیده ی ایستا و تغییرناپذیر سخن گویند؟
سلام بر شما دوست عزیز
از اینکه از وبلاگ شما دیدن کردم خوشحالم واقعا حال کردم
بهترین روش برای افزایش رتبه سایت یا وبلاگ تبادل لینک است که میتوانید به صورت رایگان با سایت ما انجام دهید
با تبادل لینک با ما میتونید رتبه وبلاگ خود را بالا ببرید
بشتابید تا جزو اولین نفرات باشید
برای تبادل لینک با ما به لینک زیر مراجعه کنید
http://shopiran.biz/links/links.php
موفق و سربلند باشید