تفاوت های فرد (خودم) با اهالی شهر و محل زندگی(برای درس انسانشنا
موضوع: بررسی بعضی از عادات و تفاوتهای زندگی
عمده ی تفاوتها ی زندگی افراد برخاسته از تعریفی است که از فرهنگ دارند بنابر این در محل زندگی من تفاوت ها عمدتا در لباس ها ، بعضی عقیده ها و رسم ها، تفاوت در سطح تحصبلات و
میزان پایبندی به عقاید دینی دیده می باشد. مثلا یکی از همسایه های با وجود اینکه همه خانواده اش درس خوان هستند او به ورزش روی آورده است و تمام وقت خود را صرف انجام اعمال ورزشی و یا دنبال کردن اخبار و گزارش های ورزشی می کند.
نظیر چنین تفاوتی در خانواده ی خودم نیز دیده می شود ، یعنی در حالی که همه یا ریاضی یا تجربی را برای تحصیل انتخاب کرده اند تنها من هستم که وارد عرصه ی هنر شدم حتی ممکن است که در محله ی ما شاید فقط من باشم که چنین انتخابی کرده باشم.
از جمله مثال های دیگر اینکه تمام دوست ها و همکلاسی های من در شهرستان از مد های به روز برای پوشش استفاده می کنند، در حالی که من به شخصه فقط لباس های منظم را (از هر نوعی) می پسندم. تفاوت دیگر ریشه در افکار قومی دارد یعنی اینکه در میان چندین طایفه ایی که در شهر ما وجود دارد (و پستی از این موضوع را در وبلاگم ارائه خواهم داد) سری تفاوت هایی نیز در امور مربوط به زندگی دیده می شود، مثلا دوستم از طایفه ی چواری در امور مربوط به ساختمان از طراحی تا رنگ آن تبحر دارد و من که از طایفه ی ایتیوند شمالی هستم در امور مربوط به کشاورزی و زمین داری دست دارم.
از موارد دیگر تفاوت می توان به نوع آرمان ها و آرزوها اشاره کرد برای مثال منی که رشته ی تحصیلی ام مربوط به تلویزیون و سینما می باشد دوست دارم در نهایت به جایگاهی مناسب در این رشته دست یابم اما مردم بازاری تماما بدنبال جذب اعتماد و سرمایه از راه فروش اجناس مختلف هستند و شخص دیگری مانند یک کارمند بدنبال آرامش و راحتی بعد از کار و یا در پایان هفته است، نمونه ی دیگر اینکه یک گله دار به فکر افزونی در تعداد چارپایان خود و تمیز و فربه کردن آنهاست و بعضی از این افراد علاوه بر سود بدست آمده واقعا به چارپایان خود علاقه دارند و برای آنان تزئینات و وسایل آرامش را فراهم می کنند. و دیگر اینکه یک گلیمباف به فکر زیبایی و پایداری و تمام کردن مراحل بافت گلیمش است و سعی می کند از نخ هایی خوشرنگ و مرغوب برای تهیه ی گلیم خود استفاده کند و در نهایت تقریبا تمام هدف او خود گلیم و نیز بعضا به فکر سود خاصل از فروش گلیم هستند.
پایان
مرتضی جان .سلام .خوب نوشته بودی.ولی مرتضی ای کاش به این موضوع هم اشاره می کردی که تفاوتهایی که هر شخصی نسبت یه همان فرهنگی که متعلق به آن است دارد . ناشی از چه چیزی است .چه چیز باعث می شود که من فرهنگ خودم را یا بهتر است بگویم بخشی ا زفرهنگ خودم را نپسندم و برای تغییز آن بکوشم.قربانت