ایزدان المپوس(کنفرانس درس انسانشناسی)

زئوس: زئوس (به یونانی: Ζεύς) و (به انگلیسی: Zeus) در اسطوره‌های یونان، پادشاه خدایان است. معادل آن در اسطوره‌های رومی ژوپیتر و در دین کرتیان ولخانوس است. زئوس جوانترین

 

 فرزند رئا و کرونوس بود. او بزرگترین فرمانروای کوه المپ و معبد تمام خدایانی که در آنجا بنا شده بودند، بود. با بودن بزرگترین حکمفرما او قانون، عدالت و معنویت را تعیین می‌نمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسان‌ها نمود. زئوس خدای آسمان‌ها بود، و در اصل به عنوان خدای آسمان و هوا از طرف قبایل یونانی پرستش می‌شد. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». از دیگر نشانه‌های او همانند آذرخش می‌توان به عصای سلطنتی، عقاب و سپره او (ساخته شده از پوست بز املتیا) اشاره کرد.در هنر، معمولاً زئوس به مانند یک مرد میان سال همراه با ریش اما دارای یک فیگور جوان و دارای نیرو تصویر می‌شد. او بسیار شاه‌وار و با ابهت به نظر می‌رسید. نقاشان و هنرمندان سعی در بازسازی قدرت زئوس در کارهای خود دارند، معمولاً با دادن حالت و ژست‌هایی که انگار در حال پرتاب کردن آذرخش خود است. مجسمه‌های زیادی از زئوس وجود دارد، اما بدون شک زئوس آرتیمیزیوم زیباترین آنهاست. در گذشته گمان می‌شد که آن پوزئیدون است.

 

 

 

 بر طبق افسانه، متیس الهه پروا اولین همسر زئوس بود که آتنه را برای او به دنیا آورد. او با هرا که خواهرش بود، ازدواج کرد، هرا برای او آرس، هفایستوس، هیبه و ایلیتویا «Eileithyia» را به دنیا آورد. اما به خاطر داشتن ماجراهای عشقی فراوان او از معشوقه‌هایش فرزندان بسیاری داشت. لتو برای او دوقلوهای آپولون و آرتمیس را به دنیا آورد. هنگامی که او لیدا ملکه اسپارت را فریفت، خود را به شکل یک قوی زیبا درآورد و از تخمی که لیدا به عمل آورد ۲ جفت فرزند دوقلو به دنیا آمدند: کستور «Castor» و پولیدوسز «Polydeuces» و کلیتمنسترو «Clytemnestra» و هلن تروایی.

 

 

در جنگ تروا پس از آن‌که با شکست پاریس از منلائوس از سپاه یونانیان، جنگ به ظاهر پایان می‌یابد، خدایان در المپ شورایی برپا می‌کنند و خواستار خون بیشتری می‌شوند. زئوس به صلح رای می‌دهد ولی چون همسرش هرا سخن به مخالفت با او می‌راند، ترسان رای خود را پس می‌گیرد و به نابودی تروا رضایت می‌دهد. 

 

منابع  

برگرفته از وب‌گاه سیمرغدورانت، 

 ویل. تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم). ترجمهٔ امیرحسین آریان‌پور و دیگران. سرویراستار، محمود مصاحب. چاپ ششم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، ISBN 964-445-001-9. ‏زئوس در وب‌گاه Pantheonامیرعباس نظری. 

 

پوسایدن: 


برادر زئوس و فرمانروای دریاها بود. دریانوردان و ماهیگیران از پرستندگان او به شمار می آمدند و پیش از سفرهای خطیر برای جلب حمایت او به معبدش رفته پس از نیایش برای کاهنان قربانی می کردند. او قصر زیبایی در فرود آب ها داشت. پوسایدون با آمفی تریت نوه اوسیانوس، تیتان آب های به هم پیوسته جهان، ازدواج کرد. اسلحه پوسایدون نیزه ای سه سر بود که می توانست جهان را بلرزاند و هر چیزی را در هم بشکند. او پس از زئوس قدرتمندترین خدا بود و طبیعتی ستیزه جو و حریص داشت.









 

 

هادس: 


هادس یا هِیدیز (به یونانی: ᾍδης، به انگلیسی: Hades) در اسطوره‌های یونان، فرمانروای مردگان و دنیای زیرزمین، فرزند کرونوس و رئا است.او، در قرعه‌کشی با برادرانش، بدترین سهم را برنده شد و آن جهان زیرین یا دنیای مردگان بود درصورتی که برادران او زئوس و پوزئیدون به ترتیب آسمان و دریا نصیبشان شد. از آنجایی که رعایای هادس را مردگان تشکیل می‌دادند، او به کسانی که موجب افزایش جمعیت سرزمینش می‌شدند بسیار علاقه داشت. مانند ارینی‌ها Erinnyes یا خشم و ناامیدی، که کارشان تعقیب گناهکاران و سوق دادن آن‌ها به سمت خودکشی بود.هادس به دلیل حکومت بر زیرزمین، صاحب معادن زیرزمینی هم بود و خدای پروت هم به‌شمار می‌رفت. برای مدتی او با همکاری پرسفون که از دنیای آسمان ربوده بودش بر دنیای زیر زمین فرمانروایی می‌کردند، اما زئوس به او فرمان داد تا پرسفون را برای مراقبت از مادر خود دیمیتر آزاد کند. اما قبل از اینکه آنجا را ترک کند هادس به او یک انار داد و وقتی او آنرا خورد، تا ابد در دنیای زیر زمین گرفتار شد. هادس خدای جهان مردگان بود اما خدای مرگ نبود، تاناتوس Thanatos خدای مرگ بود.هادس بر روی تختی ساخته شده از درخت ابنوس می‌نشست و یک عصای سلطنتی با خود حمل می‌کرد. او همچنین دارای یک کلاه خود بود که سیکلوپ‌ها به او داده بودند و می‌توانست به وسیلهٔ آن ناپدید شود. او یک سگ سه‌سر به نام سربروس داشت که نگهبان در ورودی دنیای زیر زمین بود، او اجازه ورود به روح‌های جدید به دنیای مردگان را می‌داد اما به هیچ کس اجازه خروج نمی‌داد. بسیاری از پهلوانان اساطیر یونانی به دنیای زیرزمین فرستاده شدند تا از سایه‌ها سوال بپرسند یا اینکه سعی کنند آن‌ها را آزاد کنند. گرچه هادس به هیچ کس اجازه خارج شدن از قلمرو خود را نمی‌داد، فقط در چندین مورد استثنا او اجازه خروج داده بود از قبیل اورفئوس که خواستار بازگشت عشق خود ائورودیکه (Eurydice) از دنیای زیر زمین بود و هرکول که سربروس را برای مدتی برروی سطح زمین آورد که آخرین خان او به حساب می‌آمد.

 



آتنا:

آتنا (به یونانی: Άθηνά, Athēnâ، یا Ἀθήνη, Athénē)، در اسطوره‌های یونان، الههٔ نگهبان آتن و ایزدبانوی خرد، فرزانگی و جنگ است. او ایزدبانویی باکره، دختر زئوس و متیس (تیتان تامل) است.

زئوس چنان از خرد متیس هراسان شده بود که وی را فریفت تا یه شکل مگسی در آید و او را بلعید. پس از مدتی دچار سر درد شدیدی شد. تیتان ارباب شفا، پرومتیوس، سر او را تبر شکافت و آتنا به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زئوس خارج شد. آتنا با این که از عقل و خرد مادرش برخوردار بود، اما به پدر برتری نجست.

علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمی‌آمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. اما گاهی هم بی‌رحمانه انتقام می‌گرفت. مثلاً زنی پارچه‌باف به نام آراخنه ادعا کرده بود دست‌ساخته‌هایش نسبت به دست‌ساخته‌های آتنا برتری دارد.آتنا او را به مبارزه طلبید و بعد از پیروزی، او را به عنکبوت تبدیل کرد.

او همچنین با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت، پوستش را بالاپوش خود کرد و نام او را به نام خود افزود، چنان‌که در ایلیاد گاهی هومر او را پالاس می‌خواند. در همان مرجع می‌خوانیم که جنگ‌افزار محبوب او نیزه‌ای از چوب درخت زبان گنجشک (ون) با نوک برنجی بوده است.آتنا ایزدبانوی شهر و شهرنشینی، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد. از دیگر سازه‌های او می‌توان به دوک نخ‌ریسی، چنگ، دیگ، شن‌کش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او فرزند محبوب زئوس به شمار می‌آمده است. به همین خاطر اجازه یافت تا از اسلحه پدرش (آذرخش) استفاده کند. درخت مورد علاقهٔ او زیتون و پرنده او جغد (به علامت خرد) بوده است.رومیان نیز این ایزدبانو را می‌پرستیدند و او را مینروا می‌خواندند.

او در جنگ تروا از طرافداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر می‌شوند، آتنا آرس را با سنگی به خاک می‌افکند و چون آفرودیته به یاری سربازی می‌شتابد و در نجات او می‌کوشد، آتنا ضربتی بر سینه او وارد می‌کند و بر زمینش می‌زند. هم‌چنین به هراکلس و اولیس کمک‌های فراوانی کرد.




دیونیسوس:

(یونانی Διόνυσος یا Διώνυσος)، در اسطوره‌های یونان، نام خدایی یونانی است.

ومیان این خدا را بیشتر با نام باکخوس (به یونانی: Βάκχος) یا باکوس (به لاتین: Bakchos) می‌خواندند. فرزند زئوس و سمله بود. در افسانه‌ها آمده است از ران زئوس متولد شد. پرستش او در یونان و روم با مراسم شرابخواری همراه بوده است.دیونیسوس با پلنگ و یک ساتوردیونیسوس ایزد شراب میگساری و کشاورزی در یونان باستان، با اصلیت تراکیه‌ای (اهل تراس) بود. یونانیان و رومیان وی را با نام باکوس هم می‌شناختند. او فرزند زئوس و زنی میرا به نام سمله بود. دیونیسوس نه تنها ایزد شراب با قدرت مست‌کنندگی‌اش بود، بلکه نماد تمام آیین‌ها و آثار شراب در جامعه بود.او شخصیتی اصلی در افسانه‌های یونان باستان بوده‌است. او نه تنها خدای شراب بوده‌است بلکه نفوذ اجتماعی و سودآور شراب نیز مربوط به او بوده‌است. خاستگاه جغرافیایی اسطوره‌های او نامعلوم است اما تقریباً همهٔ افسانه‌ها ریشهٔ بیگانه‌ای را برای او می‌دانند.در افسانه‌های یونان، دیونیسوس یک جام خرگوشی داشت که هرچه از آن می‌نوشید هیچ‌گاه خالی نمی‌شد.تندیس دیونسیوس در موزهٔ بریتانیا در لندنهرساله در یونان برای بزرگداشت وی در تاکستان ها و زمین های کشاورزی، مردم دور هم جمع میشدند و یک بز را قربانی میکردند و آواز می خواندند و سپس بز را قطعه قطعه کرده و در کل زمین پخش میکردند و اعتقاد داشتند که با این کار دیونیزوس باعث حاصلخیزی زمین میشود.اشعاری که این کشاورزان میخواندند به تراگو دیا (trago dia) معروف شد.تراگو در یونانی به معنی بز و دیا به معنی شعر است. و در واقع به معنای سرود بزی است. نام امروزی تراژدی از همین واژه گرفته شده است.رفته رفته این اشعار را همه ساله در جشنواره ای به نام سپاس که به افتخار دیونیزوس برپا میشده میخواندند و همین سنگ بنای تئاتر های اولیه شد.



آپولو :

(به یونانی: Ἀπόλλων, Apóllōn؛ یا Ἀπέλλων, Apellōn)، خدای روشنایی (خورشید)، موسیقی، کمانداری (اما نه برای جنگ یا شکار)، هنرها و پیشگویی در اسطوره‌های یونان و رومی است.آپولو (به یونانی: Ἀπόλλων, Apóllōn؛ یا Ἀπέλλων, Apellōn)، خدای روشنایی (خورشید)، موسیقی، کمانداری (اما نه برای جنگ یا شکار)، هنرها و پیشگویی در اسطوره‌های یونان و رومی است.وی پسر زئوس و لتو و برادر دوقلوی آرتمیس بود. زادگاهش جزیرهٔ دلوس است.

وی در دلفی پرستش اهی داشت که یونانیان باستان، پیشگوی آن را روشن‌بین می‌دانستند.آپولو اژدهایی به نام پیتون را کشت و در جای وی (دامنهٔ کوه هلیکون) با موزها (دختران زئوس و تمیس، ایزدبانوان هنرهای نه‌گانه) که ملازمانش بودند مسکن گرفت. او چنگ را که اختراع هرمس بود، ساز مخصوص خود کرد و خدای موسیقی و آوازهای خوش گشت. او پدر آسکلپیوس (ایزد پزشکی) و محافظ شهر تروآ بود.از القاب او می‌توان به لوکئوس، فویبوس و ناموئیس اشاره کرد.آپولو که همیشه هوادار زئوس نبود، در دسیسه‌ای به سرکردگی هرا شرکت کرد و با پوزئیدون، زئوس را به زنجیر کشید، تنها برای آن که ببیند تتیس و بریارئوس Briareus او را آزاد می‌کنند. زئوس نیز برای تلافی، او و پوزئیدون را مأمور ساختن دیوارهای تروا کرد.گرچه آپولو مجرد باقی ماند، ولی زن‌های فانی بسیاری را به ابتذال کشاند و عاشق و فاسق خود کرد، که عبارتند از: کورنه Cyrene، مادر آریستایوس Aristaeus، کورونیس، مادر آسکلپیوس (که کفرش باعث مرگ او با تیر آرتمیس شد)، مانتو، مادر موپسوس Mopsus پیشگو، آریا مادر میلتوس ( او دروئوپه Dryope پری را اغوا کرد و عشق او به مارپسا Marpessa بی پاسخ ماند، زیرا او ایداس Idas، رقیبش را ترجیح می‌داد ) و دافنه Daphne که با مغازله با وی اصرار می‌ورزید ولی دافنه از وی می‌گریخت. سرانجام دافنه پذیرفت با وی هم بستر شود ولی از او باردار نگردد. آپولو در ابتدا پذیرفت، اما وقتی که خواست با وی نزدیکی کند، دافنه از پدر خویش، خدای رودخانه، کمک طلبید و پدرش وی را به درخت غار تبدیل کرد.آپولو همانند هرمس، گرایش‌های همجنس گرایانه داشت و عاشق هوآکینتوس Hyacinthos، یک شاهزادهٔ اسپارتی شد. ولی این جوان زیبارو را رقیب حسود آپولو، زفیروس Zephrus باد غرب، کشت و آپولو گل هوآکینت را از خون وی به وجود آورد.




هِرمِس:

یا هِرمیز (به یونانی: Ἑρμῆς) در اسطوره‌های یونان، پیام رسان ایزدان در اساطیر یونان است.در ابتدا ایزد موسیقی و به وجود آورنده ساز چنگ بود، همچنین ایزد چوپان‌ها، بازرگانان، اندازه و وزن، سخنرانی، ادبیات، ورزشکاری و دزدی بود. پدرش زئوس و مادرش مایا نام داشتند.او در کودکی با دزدیدن گاوهای آپولو و کشتن آن‌ها از روده‌های آن‌ها چنگ را ساخت. در ابتدا این امر خشم آپولو را برانگیخت اما بعد از شنیدن صدای چنگ نظرش عوض شد و چنگ را با خود برد.پسر هرمس پان خدای نی پان بود. مادر پان یک حوری دریایی بود.



هرا:

(به یونانی: Ἥρα)، در اسطوره‌های یونان، ملکهٔ آسمان‌ها است.

او فرزند کرونوس و رئا و خواهر زئوس بود. با زئوس ازدواج کرد و آرس، هبه و هفایستوس را به دنیا آورد. او زنی سخت‌گیر و بسیار حسود بود و معشوق‌های زئوس را به شدت آزار می‌داد.

در جنگ تروا از یونانیان جانب‌داری کرد و زمانی که زئوس به صلح حکم داد با او مخالفت کرد و قول داد اگر زئوس با نابودی تروا موافقت کند، اجازه می‌دهد زئوس موکنای و آرگوس و اسپارت را با خاک یکی کند پس جنگ تشدید شد.


منابع :

دورانت، ویل. تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم). ترجمهٔ امیرحسین آریان‌پور و دیگران. سرویراستار، محمود مصاحب. چاپ ششم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، ISBN 978-964-445-001-3. ‏هادس Hadesوب‌گاه سیمرغ. 

# ایلیاد، هومر، مرحوم سعید نفیسی# ادیسه، هومر، مرحوم سعید نفیسی# اساطیر یونان، راجر لنسین گرین، عباس آقاجانی# دورانت، ویل. تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم). ترجمهٔ امیرحسین آریان‌پور و دیگران. سرویراستار، محمود مصاحب. چاپ ششم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، ISBN 964-445-001-9


نظرات 2 + ارسال نظر
غلیرضا رمضانی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:46 ب.ظ http://rashc.blogfa.com

سام مرد
از اینکه اینجوری برا وبلاگت وقت میذاری و در فعال بودنش تلاش می کنی ازت متشکرم مخصوصا بخاطر مطالب راجع به اسطوره و ازت خواهش می کنم به وبلاگ منم سر بزن

خبر آنلاین دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ب.ظ http://www.akhbar98.com/

9.506172761469987.88881187017سلام دوست عزیز اگر با تبادل لینک موافقی وب منو با عنوان اخبار آنلاین لینک کن و خبر بده تا لینکت کنم ..... تبادل لینک تو افزایش آمار تاثیر داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد